موارد مهم
- اشکال ندارد مراحل اولیه بازی پایه را رد کنید. شما هیچ چیز مهمی را از دست نمی دهید.
- چهار الحاقیه جایی هستند که Quake on the Switch واقعاً می درخشد.
- گزینه های گرافیکی زیادی وجود دارد که می توانید با آنها بازی کنید تا زمانی که تنظیمات دلخواه خود را پیدا کنید.
قسمت اولیه Quake on the Switch آنطور که من انتظار داشتم دوام نمی آورد، اما خوشبختانه، محتوای اضافی بیشتر کاستی های آن را جبران می کند.
من به اندازه کافی بزرگ هستم که به یاد بیاورم چه زمانی Quake تیراندازی اول شخص بود و به لطف جلوه های بصری پیشرفته تر، کانون توجه Doom را جلب کرد.به طور جدی، من و دوستم نیک، ساعتها در بازی صرف میکردیم که چگونه بقایای دشمن را از زوایای مختلف ببینیم. در آن زمان مدلهای سهبعدی یک معامله بزرگ بود. طبیعتاً، از دیدن اینکه چگونه یکی از تیراندازان به یاد ماندنی من در سال 2021 ایستادگی می کند، هیجان زده بودم. معلوم شد، اینطور نیست. حداقل نه در ابتدا.
Sure Quake آن مدلسازی سهبعدی فانتزی را دارد، اما اکنون با بازگشت به آن، میتوانم اعتراف کنم که شخصیت و سبک رنگارنگ قبلی خود را از دست داده است. بخش های اولیه Quake اصلی کم و بیش نمونه هایی از کتاب درسی تیرانداز قهوه ای کسل کننده است. در نتیجه، بسیاری از دشمنان بی مزه هستند، بیشتر سلاح ها جالب نیستند، و بسیاری از محیط ها به طرز دردناکی ابتدایی هستند - حتی با همه اسرار.
چیزی در مورد بازی وجود دارد
اولین را فراموش کنید
در طول کمپین بازی اصلی، آماده بودم که آن را کنار بگذارم زیرا خیلی حوصلهام سر رفته بود، اما میخواستم یک فرصت دیگر به آن بدهم. مطمئناً رئیس فصل اول یک جشن خمیازه بود، اما چیزهای بیشتری وجود داشت که بتوانم به آنها نگاه کنم. نادیده گرفتن آن احمقانه بود.
بنابراین من اولین بسط، The Scourge of Armagon را بارگذاری کردم، و چیزی تغییر کرد. محیطها متنوعتر و پیچیدهتر بودند. دشمنان جدید معرفی شدند. پازل ها مشمئز کننده نبودند. داشتم سرگرمی داشتم.
در ابتدا، فکر می کردم شاید بیشتر از فصل های اولیه بازی پایه از گسترش آن لذت می برم زیرا بیشتر یک چالش بود، اما نه. استفاده آزادانه از ویژگی Quicksave به دلیل اینکه من به مرگ ادامه می دادم بیش از هر چیز یک ناامیدی بود. واقعاً به طراحی سطح بهتری رسید. نواحی جالبتر به نظر میرسیدند، برای پیمایش در آنها میتوان انفجاری را ایجاد کرد، و قرارگیریهای دشمن مرا در حال نگهداشتن خود نگه داشت.
هر چه به فهرستی که پایین میرفتم، پیشرفتها بهتر میشدند و با گسترش کاملاً جدید Dimension of the Machine به اوج خود رسیدند. نمیتوانم مطمئن باشم که این به دلیل حساسیتهای طراحی سطح مدرنتر یا ابزارهای ایجاد بهبودیافته است که سایر برنامههای توسعهدهنده نداشتند، اما وای.
بعد دستگاه فوق العاده به نظر می رسد. حتی ناحیه هاب نیز در محیطهای بازی اصلی با هندسه و جزئیات نورپردازی فوقالعاده برجسته است. اولین باری که آن را راهاندازی کردم کاملاً متحیر شدم.
اوه آره، تصاویری
دلیل بزرگی برای اینکه من اینقدر شیفته ظاهر Quake on Switch - به ویژه توسعهها - هستم، گزینههای گرافیکی است. lot در منو وجود دارد که می توانید با آنها بازی کنید، از صاف کردن بافت تا سایه های پیچیده.
حتی Switch از پیشرفتهترین دستگاههای بازی در سال 1996 پیشی گرفته است، بنابراین مهم نیست که شما چه چیزی را انتخاب کنید، همه چیز به آرامی اجرا میشود. بسیار خوب، از نظر فنی، اگر درون یابی مدل را خاموش کنید، انیمیشن های دشمن متزلزل به نظر می رسند، اما این یک چیز عملکردی نیست.
من کمی Quake را با همه چیز روشن، با وضوح بالا و صاف کردن بافت بازی کردم و در تمام مدت نرم بود.که عالی است و همه چیز، اما کیفیت بصری هنوز برای من کمی "خسته" است. تا زمانی که در بسط Dimension of the Machine با تنظیمات گرافیکی بازی کردم، بارگذاری مورد نظر خود را پیدا کردم: همه چیز به جز صاف کردن بافت.
چیزی در مورد بازی Quake با تمام گزینههای گرافیکی کامل وجود دارد، اما با بافتهای بلوکی دست نخورده، عملاً آواز میدهد. این نقطهای شیرین بین وفاداری نوستالژیک و بهروزرسانیهای مدرن است که باعث میشود اکنون در سال 2021 احساس داشته باشد، همانطور که آن را از 25 سال پیش به یاد دارم.
در واقع، این نوعی استعاره از احساس من در بازی Quake on the Switch است. آنچه من فکر می کنم به یاد دارم و آنچه در واقع بود دو چیز متفاوت هستند، اما اگر با آن صبور باشید، می توانید ترکیبی تقریباً عالی پیدا کنید.