در بیشتر دهههای 1990 و 2000، برای مردم غیرعادی نبود که رایانههای خود را هر دو یا سه سال یا بیشتر ارتقا دهند. آنها نه تنها در آن روزها لپتاپها نسبتاً کمیاب و حجیم بودند، بلکه الزامات نرمافزاری آنقدر پیشرفت کردند که مشخصات سختافزاری پشت سر هم افزایش یافت.
بازار موج اول
چون خانوادهها و کسبوکارهای بیشتری در آن دوره زمانی رایانه خریداری کردند، و چون رایانهها سریعتر منسوخ شدند، فروش سالانه رایانههای رومیزی سر به فلک کشید.
اما از اوایل دهه 2010، خط روند تغییر کرد.
تغییر نیازهای سخت افزاری
هنگامی که مایکروسافت ویندوز 95 را در سال 1994 منتشر کرد، به یک پردازنده کلاس 486 اینتل، 4 مگابایت رم و 40 مگابایت فضای دیسک نیاز داشت که یک گام بزرگتر از حداقل مورد نیاز برای اجرای MS-DOS 6.22 یا Windows 3.11.
- Windows ME که در سال 2000 منتشر شد، یک پردازنده کلاس Pentium با سرعت 150 مگاهرتز، 32 مگابایت رم و 320 مگابایت فضای دیسک را توصیه کرد.
- Windows XP که در سال 2001 منتشر شد، یک پردازنده کلاس Pentium با سرعت 300 مگاهرتز، 64 مگابایت رم و 1.5 گیگابایت فضای دیسک را توصیه می کرد.
- ویندوز ویستا که در سال 2007 منتشر شد، پردازنده ای با 1 گیگاهرتز، 1 گیگابایت رم و 15 گیگابایت فضای دیسک را توصیه می کرد.
- ویندوز 7، منتشر شده در سال 2009، و ویندوز 8، منتشر شده در سال 2012، و ویندوز 10، منتشر شده در سال 2015، همگی از مشخصات سیستم توصیه شده مشابه ویندوز ویستا استفاده می کنند.
به عبارت متفاوت، برای نزدیک به 15 سال، چهار تکرار مختلف مایکروسافت ویندوز به دو برابر یا بیشتر منابع سخت افزاری نیاز داشت. پس از سال 2007، نیازهای سخت افزاری افزایش نیافت. فشار برای ارتقا یا در غیر این صورت ناپدید شد.
منطق مشابهی بر رایانههای مبتنی بر لینوکس حاکم است، اما نه Mac. اپل سختافزار و نرمافزار را بهصورت عمودی یکپارچه میکند، و سختافزار قدیمیتر اپل برای پشتیبانی از سیستمعاملهای جدید پس از برخی نقاط عطف توسعه، کدگذاری سختی دارد.
تغییر فاکتورهای فرم
تراز کردن نیازهای سخت افزاری به تنهایی به معنای کاهش درایو برای ارتقا بود. اما به طور همزمان، از اوایل دهه 2010، لپتاپها به اندازهای قدرتمند، قابل حمل و ارزان شدند تا بتوانند نیازهای محاسباتی معمول مردم را برآورده کنند. بنابراین برخی از مردم دسکتاپ را به نفع لپتاپ کنار گذاشتند.
در اواسط دهه 2010، سخت افزارهای جدیدتر به این معنی بود که آی پدها، تبلت های اندرویدی و سری رایانه های تبلت دو در یک مایکروسافت سرفیس قابلیتی برابر یا تقریباً مساوی را به لپ تاپ با فاکتور بسیار کوچکتر ارائه می دادند. برخی از مردم حتی لپتاپها را برای تبلتهای ویندوزی یا حتی تلفنهای هوشمند قدرتمندتر کنار گذاشتند.
رومیزی مدرن
امروزه، تعدد عوامل شکل منجر به تمایز موارد استفاده برای هر نوع دستگاه شده است. تبلت ها و تلفن های هوشمند برای اتصال در حال حرکت خوب هستند، اما برای کارهای پیچیده موثر نیستند. لپتاپها برای کارهای عادی خوب هستند، اما اکثر آنها برای بازیها بهینهسازی نشدهاند.
کامپیوترهای رومیزی تعداد انگشت شماری از مزایای منحصر به فرد را به ارمغان می آورند که اگرچه برای همه جذاب نیستند، اما همچنان مزیتی را ارائه می دهند که نشان می دهد این فاکتور شکلی به این زودی ها از بین نخواهد رفت:
- آنها به راحتی با قطعات قابل جابجایی قابل ارتقا هستند.
- از آنجایی که آنها همیشه به برق وصل هستند، از پردازندههایی پشتیبانی میکنند که نسبت به همتایان تلفن همراه خود کارآمدتر هستند اما بسیار توانمندتر هستند.
- چون قابل حمل بودن مربوط نیست، آنها می توانند از دستگاه های بزرگتر مانند کارت های ویدئویی اختصاصی و چندین هارد دیسک پشتیبانی کنند.
- طبقه بندی آنها آسان است، و برای بخش های فناوری اطلاعات شرکت ها برای مدیریت و ردیابی عالی هستند.
بنابراین، آیا دسکتاپ مرده است؟ به ندرت. این دیگر تنها بازی در بازار محاسبات مصرفی نیست، اما این عامل شکلی هنوز هم زندگی زیادی در پشت خود دارد.