خدمات دیجیتال متصل به اینترنت اکنون به اندازه کافی برای ما آشنا هستند که دانشگاهیان و رهبران صنعت شروع به رعایت اصول اخلاقی کرده اند که باید بر رفتار کاربران و شرکت ها در حوزه دیجیتال حاکم باشد.
این درک (نسبتا) پایدار از ابزارهای دیجیتال، که با ناامیدی اخیر عموم مردم نسبت به برخی از آنها تسریع شده است، در مجموعه ای از بحث ها که به طور جمعی توسط برخی به عنوان "اخلاق دیجیتال" نامیده می شود، آشکار شده است.
پس اخلاق دیجیتال چیست؟
مسلماً با تکامل فناوری، اخلاق دیجیتال همچنان پیچیدگی جدیدی پیدا می کند. با این حال، هنوز هم مهم است که از وضعیت فعلی خود قدردانی کنیم، زیرا به کاربران امکان می دهد بحث را شکل دهند و انتخاب های آگاهانه ای داشته باشند.
به طور خلاصه، اخلاق دیجیتال هنجارهایی است که برای اطمینان از احترام به استقلال و کرامت کاربران در اینترنت اختصاص داده شده است. در حالی که اخلاق سنتی به روابط بین افراد مربوط می شود، و اخلاق شرکتی به روابط بین شرکت ها و مشتریان مربوط می شود، اخلاق دیجیتال این موارد را در هم می آمیزد تا برای هر دو (یا بیشتر) طرفی که به صورت آنلاین با هم تعامل دارند، اعمال شود.
به این ترتیب، اخلاق دیجیتالی نحوه رفتار دو فردی که به صورت آنلاین با هم ارتباط برقرار می کنند، نحوه رفتار مسئولانه دو شرکت در تجارت اینترنتی و نحوه رفتار شرکت ها با کاربران را تجویز می کند.
اخلاق دیجیتال هنوز در مراحل ابتدایی است، بنابراین شرایط واقعاً پذیرفتهشدهای برای طبقهبندی فرعی وجود ندارد. با این حال، به منظور بررسی جزئیات بیشتر، «اخلاق دیجیتال شخصی» و «اخلاق دیجیتال شرکتی» را در نظر خواهیم گرفت.
اخلاق دیجیتال شخصی چیست؟
اخلاق دیجیتال شخصی شامل این است که چگونه کاربران تک تک به حق یکدیگر برای تعیین سرنوشت آنلاین احترام می گذارند.چیزی که اینها را در مقایسه با اصول اخلاقی معمول هدایت کننده رفتار بین فردی منحصر به فرد می کند این است که با توجه به ماهیت زیرساخت های آنلاین، ارتباطات تقریباً همیشه توسط برخی از منافع خصوصی یا شخص ثالث واسطه می شود.
برای مثال، در دنیای فیزیکی، موقعیت مکانی شما تأثیر کمی بر نحوه رفتار شما با افراد دیگر دارد - چه در دارایی عمومی یا خصوصی باشید، انتظارات ادب اساساً یکسان است. در مقابل، چه از طریق ایمیل و چه در فیس بوک با شخصی سروکار داشته باشید، تعهدات شما در قبال او را تا حد زیادی تغییر می دهد.
اما این تعهدات دقیقاً چیست؟ وظیفه اصلی کاربران این است که به گونه ای عمل کنند که انتخاب های دیگر کاربران در رابطه با حریم خصوصی و ایمنی خود حفظ شود.
مثالهای واضحی از آنچه این مستلزم آن است وجود دارد. واضح است که "doxx" به کسی، به معنای فاش کردن اطلاعات شخصی حساس (معمولاً آدرس خانه او) که دیگران می توانند از آن برای آسیب جسمی یا روانی به او استفاده کنند، اشتباه است.اما این اصل همچنین کاربران را به روشهای کمتر واضح اما به همان اندازه مهم متصل میکند.
در اینجا برنامه ای وجود دارد که این موضوع را روشن می کند: اگر قصد دارید آن را به صورت آنلاین به اشتراک بگذارید، نباید فردی را در عکس قرار دهید که رضایت نداده است در آن حضور داشته باشد. عموماً مودبانه است که بدون درخواست از کسی عکس نگیرید، اما وقتی رسانه های اجتماعی وارد عکس می شوند این کار ابعاد جدیدی به خود می گیرد.
حتی اگر سوژه عکس شما نمایه رسانه اجتماعی نداشته باشد (مخصوصاً در این مورد)، با ارسال تصویر آنها، شانس انتخاب مکان ظاهر شدن را از آنها سلب می کنید. بهعلاوه، با پیشرفتهایی در زمینه تشخیص چهره، شما بیش از آنچه تصور میکنید آنها را در معرض دید قرار میدهید، زیرا اسکن چهره در سراسر اینترنت به واقعیت نزدیکتر میشود.
مانند هر رشته اخلاقی، اخلاق دیجیتال اگر اجماع کامل وجود داشته باشد، دلیل وجودی نخواهد داشت. اخلاق دیجیتال شخصی، به طور گسترده، زمینه های بحث داغ خود را دارد.قبل از بحث در مورد معضلات اخلاقی کنونی، باید تاکید کرد که این درمان برای قضاوت نیست، بلکه صرفاً برای شناسایی وضعیت فعلی استدلال اخلاقی پیرامون فناوریهای دیجیتال است.
یک موضوع مهم در گفتمان سیاسی این است که آیا شرمساری کسانی که از ایده های توهین آمیز یا خطرناک حمایت می کنند و تحت فشار قرار دادن کارفرمایان خود برای اقدام علیه آنها توجیه پذیر است یا خیر.
برخی از فعالان عرصه سیاسی به طور فزاینده ای تاکتیکی را اتخاذ می کنند که به عقیده آنها، افرادی را که به عقیده آنها افکاری تنفرآمیز یا تهدیدآمیز برای گروه های خاص منتشر می کنند، به کار می گیرند. منطق پشت این موضوع این است که اگر کسی دیدگاهی مضر برای گروههای خاص را مطرح کند، باید متحمل پیامدهای اجتماعی و مالی متقابل شود.
یکی دیگر از موارد اختلاف در حریم خصوصی دیجیتال شخصی این است که آیا والدین باید تصاویر فرزندان خود (به ویژه نوزادان و کودکان نوپا) را به صورت آنلاین منتشر کنند، زیرا آنها ذاتاً نمی توانند رضایت دهند.
هیچ استاندارد ثابتی در این زمینه وجود ندارد. برخی استدلال می کنند که والدین ممکن است تصویر فرزند خود را عمومی کنند، زیرا والدین لحظه مهم زندگی است که والدین حق دارند آن را به اشتراک بگذارند. دیگران اصرار دارند که قیمومیت قانونی یک کودک نباید مستثنی باشد از حق آهنین کودک برای انتخاب زمان و نحوه نمایش تصویرش.
اخلاق دیجیتال شرکتی چیست؟
روی روی سکه، و حوزه ای که توجه بیشتری را به خود جلب می کند، «اخلاق دیجیتال شرکتی» است. باز هم، از آنجایی که عملاً همه جای اینترنت "مالکیت خصوصی" است، قوانینی که این بازیگران بخش خصوصی برای تحمیل کاربران خود بر روی کاربران خود انتخاب میکنند، پیامدهای گستردهای بر حفظ حریم خصوصی دارند.
اخلاق دیجیتال شرکتی در درجه اول حول شیوههای پلتفرمهای آنلاین مانند شبکههای اجتماعی است که اطلاعات حساس کاربران را جمعآوری میکنند. این مجموعه اغلب برای پلتفرمها لازم است تا تجربه محصول خود را ارائه دهند، اما هیچ انتظار یکسانی برای آنچه که میتوان و باید با این اطلاعات انجام داد وجود ندارد.
شرکتها معمولاً این نگرش را اتخاذ میکنند که اگر توافق کاربر آنها، مهم نیست که چقدر مخفیانه، اجازه فروش دادههای کاربر را میدهد، فروش هرگونه داده به هر «شریکی» به هر دلیلی اشکالی ندارد. وقتی طرفداران حریم خصوصی این موضوع را به چالش می کشند، شرکت ها معمولاً مخالفت می کنند که ارائه یک سرویس به صورت رایگان باید به نحوی درآمدزایی کند و کاربران باید بهتر بدانند که چیزی بیهوده انتظار نداشته باشند.
مسئله با این واقعیت پیچیده تر می شود که فروش داده های کاربران توسط پلتفرم های خصوصی به دولت اجازه می دهد تا محدودیت های قانونی در مورد اطلاعاتی را که ممکن است در مورد شهروندان جمع آوری می کند دور بزند. سازمانهای دولتی در بسیاری از موارد میتوانند همان اطلاعاتی را که میتوانستند با حکم بازرسی به دست آورند، اما با دستور قانونی که محدودیتهای قضایی بسیار کمتری را الزامی میکند. علاوه بر این، سازمانهای دولتی در اکثر حوزههای قضایی از خرید دادهها از پلتفرمهای دیجیتال منع نمیشوند، درست مانند سایر شرکتهای خصوصی.
همانند اخلاق دیجیتال شخصی، اخلاق دیجیتال شرکتی گفتگوی خاص خود را در مورد چگونگی دستیابی به نتایج عادلانه تر دارد. جوهر زیادی به صورت ضرب المثل در مورد شایستگی های ساختن شرکت ها به صراحت و واضح بیان شده است که با داده های کاربر چه می کنند. طرفداران ادعا می کنند که به جای اینکه در شرایط خدمات مدفون شوند، سیاست های داده باید به طور برجسته نمایش داده شوند و درک آن آسان باشد. این اصل در حال افزایش است، اما در غیاب قوانینی که آن را اجرا می کند، هنوز به طور گسترده اجرا نشده است.
موضوع دیگر این است که آیا گزینههای پریمیوم، که در آن سرویسها قول میدهند که پرداخت را بپذیرند تا به طور کامل از فروش دادههای آن کاربر صرف نظر کنند، باید رایجتر باشد یا خیر. در حال حاضر، تعداد کمی از پلتفرمهای آنلاین، سطوح ممتاز را ارائه میکنند، و آنهایی که به ندرت آن را به عنوان جایگزین کاملی برای فروش داده تضمین میکنند.
اخلاق دیجیتال چه تعهدات اخلاقی را بر کاربران تحمیل می کند؟
در حالی که نکات فوق مستحق تفکر دقیق در مورد همه بخشهای ما هستند، به تفکیک این مفاهیم تا مراحل مشخصی که میتوانیم برای عملی کردن اخلاق دیجیتال برداریم کمک کند.
مانند قبل، بیایید این را به مسائل مربوط به اخلاق دیجیتال شخصی و شرکتی تقسیم کنیم. در تعاملات خود با سایر افراد با واسطه یک سرویس آنلاین، همیشه باید به این نکته توجه داشته باشید که انتخاب های شما چگونه بر دیگران تأثیر می گذارد. قبل از ایجاد یک پست، از خود بپرسید که آیا این پست بر شخص دیگری تأثیر می گذارد یا خیر، و آیا اگر شما جای او بودید، با تصمیم خود موافق بودید یا خیر. اساساً، مانند زندگی واقعی، قانون طلایی آنلاین اعمال میشود، با این هشدار که تصمیمهای آنلاین شما میتواند به دلیل دسترسی جهانی و فوری اینترنت بیشتر شود.
وقتی صحبت از اخلاق دیجیتال شرکتی می شود، مسئولیت شما، کاربر، این نیست که مطمئن شوید به دیگران آسیب نمی رسانید، بلکه اطمینان از اینکه خدماتی که با آنها مرتبط هستید به شما آسیب نمی رسانند. اولین چیزی که هنگام بررسی یک پلت فرم آنلاین باید بپرسید این است که چگونه پول خود را به دست می آورد. ضرب المثل "اگر برای آن پولی پرداخت نمی کنید، شما محصول هستید" به طور کلی در اینجا صدق می کند. سوال بعدی که باید بپرسید این است که اگر شرکت دادههای شخصی را جمعآوری میکند (و احتمالاً جمعآوری میکند)، آیا به آن شرکت به اطلاعات خود اعتماد دارید؟