خط پایین
Hades روایتی تکان دهنده دارد که از طریق گیم پلی سرکش ظاهر می شود. این بازی سریع چالش برانگیز است، اما سفر پاداش آن است.
Hades
ما Hades را برای نینتندو سوییچ خریداری کردیم تا بازبین ما بتواند آن را آزمایش کند. برای بررسی کامل محصول ما به خواندن ادامه دهید.
Hades یک بازی مضحک محبوب از نوع سرکش یا سرکش است. افراد دیگر میتوانند در مورد این تمایز بحث کنند، اما این یک خزنده سیاهچال است که به طور رویهای ایجاد میشود و مقداری انتقال بین اجراها وجود دارد.هادس یک داستان صمیمانه است که در دنیای اموات اتفاق می افتد، جایی که خدایان متزلزل المپیا می توانند به خطر بیافزایند یا به شما در غلبه بر آن کمک کنند. بعد از 45 ساعت بازی، بالاخره بازی را شکست دادم و سوئیچ نینتندو را به اندازه کافی پایین گذاشتم تا بتوانم نظرات خود را به اشتراک بگذارم.
تنظیم/طرح داستان: مردن برای شنیدن داستان
هادس با اولین تلاش زاگرئوس برای فرار از دنیای زیرین آغاز می شود. او با پدرش خداحافظی می کند و شروع به مبارزه در اتاق های پر از دشمن می کند. خدایان المپ به او توجه میکنند و به او کمک میکنند و نصیحت میکنند، اما فرار یک تجربه انفرادی و اعصاب خردکن است. میدانستم که در اولین تلاشم نمیتوانم بازی را شکست دهم، اما این باعث نشد که ناامیدانه تلاش کنم تا زنده بمانم. قبل از اینکه دشمنان از من سبقت بگیرند، چند خرده چوب به دست آوردم و زاگرئوس در برکه ای از خون فرود آمد.
شخصیت ها به خوبی نوشته شده اند، با دیالوگ های طبیعی و ظریف که به نظر می رسد همیشه مناسب آنها باشد.
داستان و صحنه از طریق تلاش های متعدد زاگرئوس برای فرار از دنیای زیرین پدیدار می شود.شخصیتهای دیگر درباره تلاشهای زاگرئوس برای فرار حرفهای زیادی برای گفتن دارند، و از طریق گفتگوی آنها با یکدیگر و با زاگرئوس است که ما چیزهای زیادی در مورد داستان میآموزیم. شخصیتها به خوبی نوشته شدهاند، با دیالوگهای طبیعی و ظریف که به نظر میرسد همیشه مناسب آنهاست.
Nyx با آرامش شراکت خود با هادس و حمایت او از زئوس را متعادل می کند. آشیل زاگرئوس را آموزش داد، اما واضح است که او مخالفت زاگرئوس را کاملاً تأیید نمی کند. حتی هادس، پادشاه دنیای زیرین، به عنوان یک پدر ناامید اما دوست داشتنی قابل باور است. من از آن دسته افرادی هستم که در گفتگو عجله دارم، اما به بیشتر هادس گوش دادم.
می دانستم که در اولین تلاشم نمی توانم بازی را شکست دهم، اما این باعث نشد که ناامیدانه تلاش کنم تا زنده بمانم.
گیم پلی: غوغایی بی وقفه در دنیای اموات
هادس از سنت مرگ دائمی دیگر افراد سرکش فاصله می گیرد. پس از مرگ زاگرئوس، او باید دوباره راه خود را از طریق اتاق ها بجنگد، اما او انبار اسلحه و چیزهای دیگر خود را نگه می دارد.در خانه هادس، تمام پولی که او جمع آوری می کند به کار می آید.
کلیدها قفل سلاحها را باز میکنند، تاریکی قفلهای ارتقا را در Mirror of Night باز میکند، و شهد قلب خدایان را باز میکند که در ازای آن هدایایی به زاگرئوس میدهند. میتوان این عناصر متفاوت را عوض کرد و ساختهای استراتژیک ایجاد کرد، اما ساختها متعلق به خدایان بیثبات RNG هستند.
در ابتدا، من به یک بیلد پایبند بودم، اما هادس به بازیکنان برای خارج شدن از منطقه راحتی آنها پاداش می دهد. الماس کم است، اما اگر هر یادگاری و موهبتی را امتحان کنم، سرنوشت چیزهای زیادی برای ارائه داشت. Dark Thirst بازیکنان را به استفاده از سلاحهای مختلف تشویق میکند، به این ترتیب متوجه شدم که با شمشیری که پس از اولین دویدنم کنار زدم، بسیار خوب عمل کردم.
دادن انگیزه به بازیکنان برای آزمایش، هر دوندگی در سیاهچال را متزلزل می کند. عنصر تصادفی و هزینه کم مرگ هادس را سرگرم کننده نگه می دارد. حتی زمانی که با برنامه وارد اتاق شدم، اتاقها راههایی برای نگه داشتن من داشتند.آیا میخواستم از سلامتی گرانبها جدا شوم تا بر روی موهبتهای Chaos قمار کنم؟ آیا ترجیح میدهم راه آسان را با بازدید از هرمس طی کنم یا بین پوزیدون و زئوس انتخاب کنم؟
هر دوی آنها امتیازات قدرتمندی ارائه می دهند، اما انتخاب یکی باعث حسادت دیگری می شود. هر دویدن مملو از این تصمیمات است، اما شکست در هادس چندان خسته کننده نیست. شکست یعنی سفر به خانه هادس، جایی که می توانم کمی بیشتر درباره انگیزه های زاگرئوس یا گذشته آشیل کشف کنم. پس از آن، نوبت به سگ سه سر می رسد، سپس زمان تلاش برای فرار دیگر است. بازی Supergiant با بازآفرینی مکانیک مرگ دائمی، Rogue-lite را ساخت که من هرگز نمی خواستم بازی را ترک کنم.
من یک مشکل با عملکرد داشتم. در رابطهای مختلف منو در House of Hades، جابجایی Joy-Con یک مشکل متناوب بود. مکان نما به سرعت و به طور مداوم به سمت پایین حرکت می کرد و انتخاب هر چیزی خاص را غیرممکن می کرد. تا زمانی که به پشتیبانی فنی ایمیل زدم متوجه این موضوع نشدم، اما گزینه «فضای مرده» در تنظیمات Controls این مشکل را برطرف میکند.این مشکل آنقدر رایج است که احساس کردم ارزش ذکر کردن را دارد. این یک آزار جزئی در یک بازی فوق العاده بود.
گرافیک: شخصیت ها و جهان با جزئیات بسیار زیبا
مدتی طول کشید تا از مناظر در طول تلاشهای بینظم فرار قدردانی کنم، اما بلافاصله متوجه شخصیتها شدم. نایکس دارای جمجمه ها و قمرهایی است که لباس هایش را تزئین می کنند. او آرام و جدا به نظر می رسد، اما اصلا سرد نیست. پادشاه عالم اموات به همه چیز نگاه می کند. سربروس با ابهت و در عین حال جذاب است. من عاشق پرتره های شخصیت هستم.
وقتی از عجله دست برداشتم، از اینکه بقیه دنیای زیرین چقدر خوب به نظر می رسیدند، تحت تأثیر قرار گرفتم.
شخصیت ها و خانه به خوبی جزئیات دارند. صداگذاری عالی آنها را زنده می کند. من موسیقی و جلوه های صوتی اطراف خانه را نیز دوست داشتم. در مجموع، این یک محیط عالی برای داستانهایی است که باز میشوند.
وقتی عجله نکردم، از اینکه بقیه دنیای زیرین چقدر خوب به نظر می رسیدند، تحت تأثیر قرار گرفتم.تارتاروس مانند یک سیاه چال کلاسیک با ستون ها، فواره ها و تله ها به نظر می رسد. Asphodel یک دنیای زیرین کلاسیک است، جایی که قایق های ساخته شده از استخوان روی رودخانه های ماگما شناور هستند. دستهای بیجسم از ماگما بیرون میآیند و کوزهها یادآور جمجمه هستند. Elysium سبز و سرسبز است، بهشتی برای سایه های استثنایی.
زنده ماندن از هر رویارویی به معنای پیمایش در میان پرتابه های پرنده، طلسم های جادویی و تله است.
Combat یک تست استرس برای گرافیک است. تمام موهبت هایی که من به دست آوردم به انفجارهای رنگارنگ زیادی اضافه شد. زنده ماندن از هر رویارویی به معنای عبور از پرتابه های پرنده، جادوهای جادویی و تله ها است. باس فایت ها کاملاً وحشیانه هستند، اما گرافیک آن همیشه صاف است.
خط پایین
Hades آنقدر خوب است که مجبور شدم قیمت را دوباره بررسی کنم تا مطمئن شوم واقعاً 35 دلار است. این بازی همچنان چالش هایی را اضافه می کند که باعث می شود برای هر قطعه جدید داستان کار کنم. بازیای که حتی پس از شکست نیز سرگرمکننده باشد، نادر است. به سوپرغول نگویید، اما من بیشتر هزینه میکردم.
هادس در مقابل پیوند اسحاق
استفاده از اساطیر یونانی برای صحنه و طرح داستان هادس را برای بازی لذت بخش می کند. به عنوان یک بازیکن وارد زندگی زاگرئوس میشوید و اطلاعات بیشتری در مورد روابط پیچیده او با شخصیتهای دیگر در بین تلاشهای بینظم فرار کسب میکنید. مردن وحشیانه است، اما زاگرئوس از رودخانه خون آلود استیکس بیرون می آید و آماده تلاش دوباره است. مرگ در هادس چندان ناامیدکننده نیست، زیرا بخش دیگری از داستان است.
در مورد The Binding of Isaac اینطور نیست. مردن در برابر دشمنان ترسناک مانند مدفوع متخاصم و سرهای شناور قطعاً خسته کننده است. طنز سیاه در طول بازی جریان دارد. اگر خوش شانس باشید، وسایلی مانند سینه بند مامان یا سر بریده شده گربه به شما کمک می کنند. آنجا که هادس پیچیده است، ساده است. بدون هیچ جابهجایی بین اجراها، The Binding of Isaac به خود زحمت نمیدهد توضیح دهد که آن قطعه اسرارآمیز مدفوع که پیدا کردید قرار است چه کاری انجام دهد. هر دو بازی ارزش بازی کردن را دارند، پس چگونه انتخاب می کنید؟ اگر یک روایت قوی علاقه شما را حفظ کند، هادس عالی است.اگر به دنبال یک چالش جدی هستید، به سراغ The Binding of Isaac بروید.
یک داستان عمیق شگفتآور تحت گیمپلی سرکش
Hades از مکانیک های سرکش برای گفتن داستان های زیبا استفاده می کند. تنوع بسیار زیاد مکانیکهای گیمپلی باعث میشود که هر دویدن در دنیای زیرین جدید و هیجانانگیز باشد. تمام لذت در سفر است، این بازی را در صدمین بازی به همان اندازه که در اولین بازی بود سرگرم کننده می کند.
مشخصات
- نام محصول Hades
- MPN 115414
- قیمت 34.99 دلار
- تاریخ انتشار سپتامبر 2020
- وزن 2.08 اونس.
- ابعاد محصول 3.94 x 0.39 x 6.69 اینچ.
- رنگ N/A
- پلتفرم macOS، Microsoft Windows، Nintendo Switch
- ژانر Roguelike، اکشن نقش آفرینی
- رتبه T ESRB (نوجوان 13+)، حاوی خون و خشونت