به عنوان یکی از اجزای غیرفعال اساسی، سلف ها نقش مهمی را در کاربردهای الکترونیکی، از راه اندازی موتورها تا انتقال نیرو به خانه شما، ایفا می کنند. سلف ها انرژی را در یک میدان مغناطیسی ذخیره می کنند که جریان از آن عبور کند. یک سلف معمولی از سیم عایق استفاده می کند که در یک سیم پیچ در اطراف یک هسته مرکزی پیچیده شده است.
همانقدر که سلف ها مفید هستند، بزرگترین مشکل اندازه فیزیکی آنهاست. سلف ها اغلب سایر اجزای الکترونیکی را در مدار کوتوله می کنند و وزن را نیز اضافه می کنند. برخی از تکنیک ها یک سلف بزرگ را در یک مدار شبیه سازی می کنند. با این حال، پیچیدگی اضافه شده و اجزای اضافی در جایی که این تکنیک ها استفاده می شود، محدود می شود.
فیلتر
سلف ها به طور گسترده با خازن ها و مقاومت ها برای ایجاد فیلتر برای مدارهای آنالوگ و در پردازش سیگنال استفاده می شوند. یک سلف به تنهایی به عنوان یک فیلتر پایین گذر عمل می کند، زیرا امپدانس سلف با افزایش فرکانس سیگنال افزایش می یابد.
هنگامی که با یک خازن ترکیب می شود، که امپدانس آن با افزایش فرکانس سیگنال کاهش می یابد، یک فیلتر بریدگی ایجاد می شود که فقط به محدوده فرکانس خاصی اجازه عبور می دهد.
با ترکیب خازنها، سلفها و مقاومتها، توپولوژیهای پیشرفته فیلتر از کاربردهای مختلفی پشتیبانی میکنند. فیلترها در اکثر وسایل الکترونیکی استفاده می شوند، اگرچه در صورت امکان از خازن ها به جای سلف استفاده می شود زیرا آنها کوچکتر و ارزان تر هستند.
سنسور
حسگرهای بدون تماس به دلیل قابلیت اطمینان و سهولت کارکردشان ارزشمند هستند. القاگرها میدان های مغناطیسی یا وجود مواد مغناطیسی قابل نفوذ را از دور حس می کنند.
حسگرهای القایی تقریباً در هر تقاطع دارای چراغ راهنمایی هستند که میزان ترافیک را تشخیص می دهد و سیگنال را بر اساس آن تنظیم می کند. این سنسورها برای خودروها و کامیون ها فوق العاده خوب عمل می کنند. برخی از موتورسیکلتها و سایر وسایل نقلیه به اندازه کافی امضا ندارند تا با افزودن آهنربای h3 به پایین خودرو، توسط حسگرها بدون افزایش قدرت شناسایی شوند.
حسگرهای القایی به دو صورت عمده محدود می شوند. یا جسمی که قرار است حس شود باید مغناطیسی باشد و جریانی را در حسگر القا کند، یا حسگر باید برای تشخیص وجود موادی که با میدان مغناطیسی برهم کنش دارند، نیرو داده شود. این پارامترها کاربرد حسگرهای القایی را محدود میکنند و بر طراحیهایی که از آنها استفاده میکنند تأثیر میگذارند.
Transformers
ترکیب سلف هایی که دارای یک مسیر مغناطیسی مشترک هستند یک ترانسفورماتور را تشکیل می دهد. ترانسفورماتور جزء اساسی شبکه های برق ملی است. ترانسفورماتورها در بسیاری از منابع تغذیه برای افزایش یا کاهش ولتاژ به سطح مورد نظر یافت می شوند.
قوطی های خاکستری که اغلب در بالای تیرهای برق یافت می شوند حاوی ترانسفورماتور هستند.
از آنجایی که میدان های مغناطیسی با تغییر در جریان ایجاد می شوند، هرچه جریان سریعتر تغییر کند (افزایش فرکانس)، ترانسفورماتور مؤثرتر عمل می کند. با افزایش فرکانس ورودی، امپدانس سلف کارایی ترانسفورماتور را محدود می کند. عملاً ترانسفورماتورهای مبتنی بر اندوکتانس به ده ها کیلوهرتز محدود می شوند که معمولاً کمتر است. مزیت فرکانس کاری بالاتر، ترانسفورماتور کوچکتر و سبک تر است که بار یکسانی را ارائه می کند.
موتور
سلفها معمولاً در یک موقعیت ثابت هستند و اجازه حرکت برای تراز کردن با هیچ میدان مغناطیسی اطراف را ندارند. موتورهای القایی از نیروی مغناطیسی اعمال شده به سلف ها برای تبدیل انرژی الکتریکی به انرژی مکانیکی استفاده می کنند.
موتورهای القایی به گونه ای طراحی شده اند که یک میدان مغناطیسی دوار به موقع با ورودی AC ایجاد شود.از آنجایی که سرعت چرخش توسط فرکانس ورودی کنترل می شود، موتورهای القایی اغلب در برنامه های با سرعت ثابت استفاده می شوند که می توانند مستقیماً از برق 50/60 هرتز تغذیه شوند. بزرگترین مزیت موتورهای القایی نسبت به سایر طرح ها این است که نیازی به تماس الکتریکی بین روتور و موتور نیست و باعث می شود موتورهای القایی قوی و قابل اعتماد باشند.
بسیاری از موتورهای الکتریکی ساده که با آنها روبرو خواهید شد، مانند موتورهای فن، موتورهای القایی هستند.
ذخیره انرژی
مانند خازن ها، سلف ها انرژی را ذخیره می کنند. برخلاف خازنها، سلفها در مدت زمانی که میتوانند انرژی را ذخیره کنند محدود هستند، زیرا انرژی در یک میدان مغناطیسی ذخیره میشود که با قطع برق از بین میرود.
کاربرد اصلی سلف ها به عنوان ذخیره انرژی در منابع تغذیه حالت سوئیچ مانند منبع تغذیه در رایانه شخصی است. در منابع تغذیه ساده تر و غیر ایزوله حالت سوئیچ، از یک سلف به جای یک ترانسفورماتور و یک جزء ذخیره انرژی استفاده می شود.در این مدارها، نسبت زمان روشن شدن سلف به زمان خاموش بودن آن، نسبت ولتاژ ورودی به خروجی را تعیین می کند.