بررسی Google Stadia: اتاقی برای بهبود

فهرست مطالب:

بررسی Google Stadia: اتاقی برای بهبود
بررسی Google Stadia: اتاقی برای بهبود
Anonim

خط پایین

مفهوم سرویس استریم بازی مانند Stadia یک مفهوم جذاب است، اما ممکن است گوگل با عرضه‌اش از آن استفاده کرده باشد. شروع دشواری دارد، اما هنوز نوید می دهد - اگر Google بتواند مشکلات کتابخانه محتوای محدود و قابلیت اطمینان را حل کند.

Google Stadia

Image
Image

Google Stadia را خریداری کردیم تا بازبین متخصص ما بتواند آن را به طور کامل آزمایش و ارزیابی کند. برای بررسی کامل محصول ما به خواندن ادامه دهید.

از آنجایی که سرعت اینترنت و قدرت محاسباتی به طور پیوسته در طول سال ها افزایش یافته است، پخش بازی ها برای گیمرها در سراسر جهان بسیار کاربردی تر شده است. در حالی که گوگل اولین شرکت فناوری نیست که وارد این حوزه می شود، آنها یکی از بزرگترین شرکت هایی هستند که وزن خود را پشت سر یک پلت فرم جدید می اندازند. Stadia در ظاهر وعده های زیادی می دهد. اینکه بتوانید بازی‌های مورد علاقه خود را از طریق یک لپ‌تاپ مقرون‌به‌صرفه، تلویزیون یا حتی تلفن هوشمند خود انجام دهید، چیزی است که خیلی‌ها فقط آرزوی آن را داشته‌اند، اما اکنون Stadia به شما اجازه می‌دهد این کار را انجام دهید - با رعایت برخی نکات.

بنابراین، ما در مورد Stadia چه فکر کردیم؟ این جاه طلبانه است اما هنوز هم کمی شبیه بتا است. در حالی که بیشتر فناوری‌های پایه به خوبی کار می‌کنند، بسیاری از ویژگی‌های کمبود Stadia در شکل فعلی آن وجود دارد. گوگل از آنجایی که گوگل است، تنها زمان نشان می دهد که آیا این سرویس می تواند به اندازه کافی دوام بیاورد تا در درازمدت از بین نرود.

برای بررسی کامل و عمیق ما از سرویس پخش بازی جدید Google بخوانید و خودتان ببینید.

Image
Image

طراحی: شیک و مینیمال، مانند همه چیزهای Google

ارزیابی طراحی کلی Stadia کمی عجیب است زیرا بر خلاف سایر کنسول ها یا حتی برخی از سرویس های پخش، یک جزء فیزیکی وجود ندارد. مطمئناً، کنترلر Stadia وجود دارد که همراه با بسته ارائه می‌شود، اما در واقع حتی اگر کنترل دیگری را ترجیح می‌دهید، نیازی به استفاده از آن ندارید.

کنترل‌کننده Stadia کمی ابتدایی است و بیشتر با کنترلر Switch Pro یا DualShock مطابقت دارد. از نظر ارگونومی، در مقایسه با اکثر طرح‌هایی که امروزه می‌بینید، نسبتاً متوسط به نظر می‌رسد، که به سمت ارزان‌تر و سبک بودن گرایش دارند. گیره ها بافت کمی در پشت دارند و صورت دارای یک لمس مات صاف است که تماماً از پلاستیک ساخته شده است.

دکمه‌ها و طرح‌بندی استاندارد شما همه اینجا هستند. شما دکمه های شروع و انتخاب را در وسط، یک D-pad در سمت چپ، چهار ورودی در سمت راست (X، Y، B، A)، دو ضربه گیر و دو ماشه شانه، دو میله آنالوگ و تعدادی منحصر به فرد دارید. موارد اضافی.

درست در وسط انگشت شست دکمه Stadia قرار دارد که به کاربران اجازه می دهد پلتفرم را روشن یا خاموش کنند و همچنین به منوی اصلی دسترسی داشته باشند. این منو به شما امکان می دهد کارهایی مانند مشاهده اعلان ها، راه اندازی مهمانی ها یا بررسی تنظیمات را انجام دهید. نگه داشتن آن برای یک ثانیه باعث روشن شدن پلت فرم می شود و بازخورد لرزشی به شما می دهد تا از روشن بودن آن مطلع شوید. نگه داشتن مجدد آن برای چهار ثانیه آن را خاموش می کند.

علی رغم شروع بسیار دشوار، غول فناوری ممکن است اگر بتواند پیچیدگی ها را برطرف کند، ممکن است در اینجا به چیزی برسد.

مستقیم بالای این دکمه دو ورودی اضافی منحصر به فرد برای Stadia وجود دارد. یک دکمه ضبط سریع در سمت راست برای گرفتن اسکرین شات یا ویدیو وجود دارد (چیزی که این روزها در کنترلرها عادی شده است). در سمت چپ دکمه Google Assistant قرار دارد که با وجود فعال نبودن آن در زمان راه اندازی اولیه سرویس، در حال حاضر کار می کند. در اینجا، می‌توانید به بسیاری از عملکردهای دستیار دیجیتالی دسترسی داشته باشید، مانند آنچه در تلفن یا تلویزیون هوشمند خود (اگر دارای دستیار Google باشد).با فشار دادن این دکمه میکروفون تعبیه شده در کنترلر فعال می شود تا کاربران بتوانند با دستیار صحبت کنند. در حالی که همه از ایده داشتن یک میکروفون برای گوش دادن به آنها در داخل کنترلر خود هیجان زده نمی شوند، ما فرض می کنیم که فقط باید اعتماد کنیم که این میکروفون فقط در حین استفاده از دستیار فعال است.

تنها ویژگی دیگر کنترلر پورت USB-C در بالا است که برای اتصال به رایانه شخصی یا شارژ بسته باتری داخلی ضروری است. ما قطعاً خوشحالیم که یک پورت USB-C دیگر در مقابل میکرو مشاهده می کنیم، اما احتمالاً با عرضه نسل بعدی کنسول ها به یک امر عادی تبدیل می شود.

اگر بسته Stadia (بنیانگذاران یا پریمیر) را خریداری کرده اید، یک Chromecast Ultra نیز برای بازی در تلویزیون وجود دارد. ما خیلی به این دستگاه نمی پردازیم، اما بسیار اساسی است. یک ورودی کوچک برای برق (میکرو USB به پریز دیواری) در یک طرف و یک کابل HDMI در طرف دیگر وجود دارد که به تلویزیون شما وصل می شود. علاوه بر این، یک پورت اترنت در پریز دیوار برای ارائه سرعت اینترنت بهتر وجود دارد که قطعاً مایلید از آن استفاده کنید.

Image
Image

فرآیند راه‌اندازی: خسته‌کننده و گیج‌کننده

اگرچه این روند احتمالاً در طول زمان تغییر خواهد کرد، راه اندازی اولیه Stadia در بخش راه اندازی کمی آزاردهنده بود. این نظر در زمان راه‌اندازی از سوی دیگر بازبینان بسیار گسترده بود، بنابراین فقط ما نیستیم.

برای پیش بردن همه چیز در اینجا، به یک تلفن هوشمند، رایانه و تلویزیون مجهز به Chromecast Ultra نیاز دارید. ابتدا به اپ استور بروید و اپلیکیشن Stadia را دانلود کنید. شما باید این قسمت اولیه را روی تلفن انجام دهید، که به نوعی آزاردهنده است اگر بخواهید فقط از این سرویس در رایانه یا تلویزیون من استفاده کنید.

پس از باز کردن برنامه، باید حساب Google خود را به حساب Stadia جدید خود پیوند دهید. همچنین باید کدی را که هنگام خرید Stadia برای شما ارسال شده است، پیدا کنید، پس آن را آماده کنید. پس از انجام این کار، شما را از طریق برخی تنظیمات اولیه اجرا می کند که در آن نام نمایه، تصویر آواتار را انتخاب می کنید و همچنین تصمیم می گیرید که آیا می خواهید از سرویس Stadia Pro آنها استفاده کنید یا خیر. Founders Edition ما با سه ماه خدمات رایگان ارائه شد، اما اگر شما این کار را نکردید، یا باید از آن صرفنظر کنید یا ماهانه 10 دلار برای دسترسی به آن بپردازید.

خود کنترل کننده نیز باید به شبکه Wi-Fi خانگی شما متصل شود. این کار در برنامه نیز انجام می شود، بنابراین روی نماد کنترلر ضربه بزنید، آن را به شبکه خود متصل کنید و سپس اجازه دهید یک به روز رسانی را اجرا کند. دستورالعمل‌های روی صفحه ساده هستند، بنابراین تا زمانی که یک اتصال موفق ایجاد کنید، دنبال کنید.

پس از راه‌اندازی اولیه، اکنون باید بازی‌هایی را به کتابخانه خود اضافه کنید، که فقط در برنامه می‌توانید انجام دهید (به طور جدی، چرا گوگل). افزودن بازی‌ها از برنامه به شما امکان می‌دهد آن‌ها را روی هر پلتفرمی راه‌اندازی کنید، اما یک نکته مهم در اینجا وجود دارد. اگر می‌خواهید با تلفن همراه بازی کنید، فقط می‌توانید با تلفن Pixel این کار را انجام دهید. در اینجا کاملاً واضح به نظر می رسد که گوگل صرفاً در تلاش است تا فروش تلفن های خود را افزایش دهد، اما این واقعیت باقی می ماند که سامسونگ نوت 10 پلاس با قابلیت های بیشتر من نمی تواند به Stadia برای بازی کردن دسترسی داشته باشد. این واقعا ناامید کننده است و یکی از بزرگترین افت خدمات است.

سرخوردگی کنار، مرحله بعدی این است که کنترلر را به رایانه یا تلویزیون خود وصل کنید. بیایید ابتدا تلویزیون را بررسی کنیم و سپس با رایانه شخصی استفاده کنیم.

فرآیند راه‌اندازی برای Stadia بسیار دردسرساز است و شما را ملزم می‌کند که دو برنامه مختلف Google و مرورگر اینترنت آنها را دانلود کنید.

برای راه‌اندازی Stadia خود در تلویزیون، باید از Chromecast Ultra که با بسته Stadia ارائه شده است استفاده کنید. به دلایلی عجیب، Chromecast Ultra که قبلاً متصل کرده بودم، با وجود اینکه دقیقاً مشابه آنچه در جعبه است، پشتیبانی نمی‌شد. پس از اولین تلاش برای استفاده از دستگاه اصلی خود، پیامی دریافت کردم مبنی بر اینکه این دستگاه هنوز پشتیبانی نمی‌شود، اما به‌روزرسانی «در راه است».

بنابراین با اتصال Chromecast جدید، باید برنامه Google Home را باز کنید (اگر قبلاً آن را ندارید آن را دانلود کنید) و سپس کد Stadia را به صفحه Chromecast خود اضافه کنید. این ضامن یک کد اتصال Stadia Controller را از طریق چهار ورودی منحصربه‌فرد نشان می‌دهد که برای همگام‌سازی آن روی کنترلر ضربه می‌زنید.هنگامی که آن را همگام‌سازی کردید، می‌توانید بازی انتخابی خود را از کتابخانه راه‌اندازی کنید، حتی در تلفنتان.

برای بازی Stadia در رایانه شخصی خود، کنترلر را از طریق USB وصل کردیم، به وب سایت Stadia رفتیم، حساب خود را پیوند دادیم و سپس یک بازی از کتابخانه خود در Chrome باز کردیم. باید از Chrome استفاده کنید، به این معنی که اگر قبلاً از مرورگر استفاده نمی‌کنید، باید آن را نیز دانلود کنید.

همانطور که می‌توانید بگویید، فرآیند راه‌اندازی برای Stadia بسیار دردناک است، و شما باید در مجموع دو برنامه مختلف Google و مرورگر اینترنت آنها را دانلود کنید. علاوه بر این، آن‌ها در حال حاضر از Chromecastهایی که قبلاً متعلق به شما هستند نیز پشتیبانی نمی‌کنند، که بیشتر به لیست آزاردهنده مشکلات راه‌اندازی اضافه می‌کند.

وقتی در ابتدا همه چیز را حل کردید، دردسرهای زیادی در راه نیست، اما این واقعیت که Stadia به همه این برنامه‌ها و نرم‌افزارهای Google نیاز دارد به این معنی است که اگر می‌خواهید بازی کنید، در سرویس‌های آنها قفل شده‌اید.. به نظر می رسد که شما چه بخواهید و چه نخواهید مجبور به ورود به اکوسیستم گوگل شده اید و این بسیار با هنجار بازی های رایانه شخصی سنتی است که در آن شما آزادی تقریباً نامحدودی در انتخاب نحوه بازی دارید.

Image
Image

عملکرد: بسته به بازی خیلی ضعیف نیست

سردردها را کنار بگذارید، وقتی همه چیز را با Stadia انجام دادید، این سرویس واقعاً کار می کند. در واقع، بسته به برخی عوامل کلیدی که به راحتی می توانند تجربه شما را ایجاد کنند یا آن را از بین ببرند، به طور کلی خوب کار می کند.

بزرگترین عاملی که بر عملکرد شما تأثیر می گذارد، سخت افزاری نیست که معمولاً با بازی های رایانه شخصی تجربه می کنید (زیرا سخت افزار شما در واقع کار را انجام نمی دهد)، در عوض، همه چیز به سرعت اینترنت خلاصه می شود. اگر در منطقه‌ای دورافتاده‌تر خارج از کلان‌شهرها زندگی می‌کنید و اتصال اینترنت سریع ندارید، روزهای بدی را با Stadia خواهید داشت. از آنجایی که بسیاری از افراد در این دسته قرار می‌گیرند، Stadia برای افرادی که می‌توانند با موفقیت از این سرویس استفاده کنند، قابلیت دوام محدودی دارد.

ما Stadia را روی دو اتصال اینترنتی مختلف، هر دو با سرعت بیش از 100 مگابیت در ثانیه در یک منطقه بزرگ شهری در ایالات متحده آزمایش کردیم. هر یک از اینها تجربیات خوبی ارائه کردند، اما همه به سرعت هایی مانند این دسترسی ندارند، که پلت فرم استریم Google را به شدت محدود می کند.طبق گفته گوگل، برای استفاده از Stadia با رزولوشن 720 یا 1080 به حداقل 10 مگابیت در ثانیه نیاز دارید. برای 4K، حداقل 35 مگابیت بر ثانیه را توصیه می کنند. اکنون، هر یک از این اعداد حداقل هستند، بنابراین ما بسیار شک داریم که این حداقل ها تجربه ای پایدار و لذت بخش را به خصوص برای بازی های آنلاین رقابتی ارائه دهند.

شخصاً، این سرویس را عمدتاً در تلویزیون یا کروم از طریق مرورگر آزمایش کردم (زیرا تلفن همراه فقط در تلفن‌های پیکسل پشتیبانی می‌شود)، و هر دوی این تجربه‌ها برای تجربه‌های تک‌نفره مانند Tomb Raider و Destiny 2 چشمگیر بودند.

در مقایسه با ایکس باکس وان ایکس من، Stadia به طور شگفت انگیزی در بازی ها جزئیات بیشتری داشت. Destiny 2 هنگام کاوش در ماه یا آسیاب کردن در اطراف برج بسیار درخشان به نظر می رسید. بافت ها و جلوه های ذرات به طور قابل توجهی نسبت به کنسول ها بهبود یافته بودند. با این حال، تقریباً به خوبی رایانه شخصی بازی من نبود (اگرچه هزینه دستیابی به آن کاملاً متضاد است). نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که کنسول‌های فعلی اکنون کاملا قدیمی هستند و با توجه به اینکه نسل بعدی نوید یک دست‌انداز بزرگ در عملکرد را می‌دهد، این تفاوت قابل توجه ممکن است برای مدت طولانی دوام نیاورد (اگرچه PC بدون شک همچنان پادشاه خواهد بود).

در مقایسه با Xbox One X من، Stadia به طور شگفت انگیزی در بازی ها جزئیات بیشتری داشت.

در حالی که ما در مورد گرافیک هستیم، باید حباب 4K Stadia را نیز در اینجا بترکانیم. اگرچه آنها ادعا می کنند که عناوین 4K و 60 فریم در ثانیه هستند، سرویس استریم واقعاً تصویر 4K را تحت فشار قرار نمی دهد. به عنوان مثال، Destiny 2 به صورت بومی در 1080p رندر می شود و سپس با Stadia به 4K ارتقا می یابد. این اطلاعات مستقیماً از خود Bungie آمده است و Destiny 2 تنها عنوانی نیست که به 4K ارتقا یافته است. اگر از نظر قدرت گرافیکی بهترین ها را می خواهید، باید یک دکل کامپیوتری قوی بسازید. فریم‌های پایدار و ثابت یکی از حوزه‌هایی است که ما متوجه شدیم برای Stadia کاملاً دقیق است، و توانستیم ۶۰ فریم در ثانیه را در تلویزیون و کروم بسیار خوب به دست آوریم.

گذشته از گرافیک، یکی دیگر از عوامل مهمی که باید در اینجا به آن پرداخته شود تأخیر است. برای اکثر سرویس‌های پخش بازی که در حال حاضر در دسترس هستند، تأخیر می‌تواند یک مشکل بزرگ باشد، که اغلب باعث ایجاد یا شکستن یک سرویس می‌شود. رقبایی مانند PlayStation Now و Nvidia GeForce Now هر دو در این حوزه با مشکل مواجه شده اند، اما ما متوجه شدیم Stadia کاملاً قوی است.

از آنجایی که ما به همان عناوینی در Stadia دسترسی داشتیم که در Xbox داشتیم، این عنصر برای آزمایش و مقایسه آسان بود. علیرغم فهرست طولانی عوامل بالقوه ای که می توانند بر تأخیر تأثیر بگذارند، تفاوت بین این دو پلتفرم در اتصال 200 مگابیت بر ثانیه ما بسیار کم است. این کنسول ممکن است یک مزیت بسیار جزئی داشته باشد، اما اکثر گیمرها واقعاً تفاوت فاحشی را مشاهده نمی‌کنند.

تاثیر تأخیر نیز چیزی است که عناوین خاص کم و بیش تحت تأثیر آن قرار خواهند گرفت. با حالت‌های رقابتی مانند PVP در Destiny 2 یا بازی‌های مبارزه‌ای مانند Mortal Kombat 11، هر گونه مشکل با تاخیر مشکل بسیار بزرگ‌تری خواهد بود. اگرچه تجربه‌های تک‌نفره آنقدرها خسته‌کننده نیستند، بازی‌های رقابتی در Stadia برای آن‌هایی که سرعت پایین‌تر یا اتصالات ناپایدارتری دارند، می‌تواند باعث شکست شود.

در مجموع، عملکرد Stadia امیدوارکننده است. توانایی راه‌اندازی عناوین 4K (مقیاس‌شده) با سرعت ثابت 60 فریم در ثانیه در تلویزیون، مرورگر یا تلفن، تجربه‌ای واقعاً جالب و در عین حال مثبت است.

Image
Image

نرم افزار: فاقد ویژگی ها و نرم افزارهای فراوان

رابط و رابط کاربری Stadia چیزی است که شما از هر محصول دیگر Google انتظار دارید. پیمایش و درک آن با یک زیبایی شناسی تمیز و حداقلی آسان است. مسئله اصلی این است که در این فرم فعلی «دسترسی زودهنگام» کاملاً بی‌حس به نظر می‌رسد.

اگر می خواهید به شدت از Stadia در تلویزیون یا مرورگر خود استفاده کنید، اغلب مجبور می شوید تلفن خود را در نزدیکی خود نگه دارید تا برنامه برای بسیاری از عملکردها به راحتی در دسترس باشد.

بخش بندی پلت فرم یکی دیگر از عناصر آزاردهنده است. در تلفن همراه، این برنامه شبیه ترین شکل Stadia است. این برنامه جایی است که تقریباً همه چیز را انجام می دهید، مانند افزودن عنوان به کتابخانه خود، گپ زدن با دوستان، پیکربندی کنترلر و موارد دیگر. اگر می‌خواهید به شدت از Stadia در تلویزیون یا مرورگر خود استفاده کنید، اغلب مجبور می‌شوید تلفن خود را در نزدیکی خود نگه دارید تا برنامه برای بسیاری از عملکردها به راحتی در دسترس باشد.

یک مثال این است که اگر می خواهید با دوست خود بازی کنید، اما آن را به کتابخانه خود اضافه نکرده اید، حتی نمی توانید در Stadia از تلویزیون یا Chrome به آن دسترسی داشته باشید. شما مجبور هستید ابتدا برنامه را باز کنید، عنوان را به کتابخانه خود اضافه کنید و سپس می توانید آن را در پلتفرم های دیگر پخش کنید.

در مورد کتابخانه صحبت می کنیم، در حال حاضر نیز کتابخانه زیادی وجود ندارد. در زمان عرضه، در حال حاضر تنها 22 عنوان برای دارندگان Stadia موجود است. این به راحتی بدترین کاتالوگ بازی ها در هر پلتفرمی است، اما گوگل قول داده است که این تعداد را در روزهای آینده تقویت کند. حتی هنوز، فقط 20 عنوان دیگر در چند ماه آینده اضافه می شود.

به نظر می رسد وعده های آینده شعار گوگل برای Stadia در شکل فعلی آن باشد. در آینده، Google قصد دارد موارد زیادی را به این سرویس اضافه کند، مانند امکان پخش جریانی زنده به YouTube با کیفیت 4K در حالی که در حال بازی با کیفیت 4K هستید، به اشتراک گذاری تجربیات درون بازی برای دوستان یا دنبال‌کنندگان، تلفن همراه. پشتیبانی از همه گوشی‌های اندروید و iOS، چندنفره کراس پلتفرم و حتی بازی‌هایی که به‌طور خاص برای Stadia توسط خود گوگل ایجاد شده‌اند (و همچنین هزاران چیز دیگر پیشنهاد شده توسط Google).

خدمات در شکل کنونی اش چیزهای زیادی را برای دلخواه باقی می گذارد - اغلب احساسی شبیه به یک بتا دارد تا محصول نهایی.

هیچ کس واقعاً مطمئن نیست که Google واقعاً چه زمانی یا چند مورد از این وعده ها را عملی خواهد کرد، بنابراین باید دید Stadia در آینده در طول عمر این سرویس چقدر از ویژگی های غنی خواهد شد. در حال حاضر، حداقل، مفهوم اصلی بسیار خوب کار می‌کند، اما مطمئناً در مقایسه با کنسول‌های سنتی یا بازی‌های رایانه شخصی، و همچنین سایر سرویس‌های استریم رقبا، یک تجربه محدود است.

Image
Image

قیمت: کتابخانه بسیار مقرون به صرفه، اما محدود

بر کسی پوشیده نیست که ورود به بازی های رایانه شخصی می تواند یک تلاش بسیار گران باشد. اگرچه هزینه‌ها در مناطق خاصی بسیار کاهش یافته است، اما هنوز هم یکی از گران‌ترین پلتفرم‌ها برای گیمرها است. یکی از مفاهیم/هدف های اولیه Stadia کاهش این هزینه ورودی برای کاربران با ارائه توانایی بازی های رایانه شخصی با گرافیک سطح بالا بدون نیاز به سیستم پرهزینه بود.بنابراین خدمات چقدر به این هدف می‌رسد؟

در حقیقت، پاسخ کمی پیچیده تر از یک بله یا نه ساده است. برای کسانی که به اتصالات اینترنت پرسرعت و پایدار دسترسی دارند، می‌توانید استدلال کنید که Stadia مطمئناً با اجازه دادن به مشترکین برای ورود به بازی‌های رایانه‌های شخصی 4K با هزینه بسیار کمتر از یک دستگاه بازی قابل مقایسه، به این امر دست می‌یابد. با این حال، برای همه، به‌ویژه آن‌هایی که در مناطق دورافتاده‌تر با دسترسی به اینترنت ضعیف هستند، منطقی نیست.

The Founders Edition با قیمت ۱۲۹ دلار فروخته شد، شامل یک کنترلر Stadia، یک Chromecast Ultra و سه ماه از سرویس Pro که امکان دسترسی به چهار بازی را در زمان راه اندازی فراهم می کند. این قیمت اولیه کمتر از هر کنسول جدید و بسیار کمتر از یک رایانه بازی معمولی است. این مقرون به صرفه بودن بسیار فریبنده است، اما با چند هشدار همراه است.

یکی از بزرگترین ایرادات این است که کتابخانه بالقوه بازی‌های شما در مقایسه با سایر پلتفرم‌ها کوچک است و آنچه در آینده به آن دسترسی خواهید داشت به تصمیم Google بستگی دارد.علاوه بر این، شما مالک هیچ یک از بازی‌های موجود در اشتراک حرفه‌ای خود نیستید، بنابراین اگر نمی‌خواهید هزینه ماهانه را بپردازید، در نهایت باید آن‌ها را خریداری کنید.

یکی از بزرگترین ایرادات این است که کتابخانه بالقوه بازی‌های شما در مقایسه با سایر پلتفرم‌ها کوچک است و آنچه در آینده به آن دسترسی خواهید داشت به تصمیم Google بستگی دارد.

استریم همچنین به این معنی است که برای پخش هر چیزی به اینترنت نیاز دارید. در حالی که تقریباً هر پلتفرم سنتی به شما امکان می‌دهد تا تعداد زیادی بازی را به صورت آفلاین انجام دهید، با Stadia این گزینه را نخواهید داشت.

از طرف دیگر، اگر نمی خواهید 129 دلار برای بسته بپردازید، Stadia به شما اجازه می دهد تا کنترلر را با قیمت 69 دلار خریداری کنید، اما حتی برای دسترسی به این سرویس به آن نیاز ندارید. Stadia به کاربران اجازه می‌دهد بازی‌ها را با هر کنترل‌کننده یا روش ورودی بازی کنند (اگرچه برخی از آنها در زمان راه‌اندازی پشتیبانی نمی‌شوند) تا زمانی که برای بازی‌های داخل سرویس پرداخت کنید یا مشترک شوید. با 10 دلار در ماه برای دسترسی به Stadia، قطعا یکی از مقرون به صرفه ترین گزینه های موجود برای گیمرها است، بنابراین بحث در مورد قیمت آن دشوار است.

Google Stadia در مقابل Shadow

همانطور که قبلاً در این بررسی اشاره کردیم، Google اولین بازیکن در بازی استریم نیست. امروزه رقبای بالقوه زیادی در بازار وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب مختلفی دارند.

یکی از امیدوارکننده‌ترین رقبا در این فضا، سرویس استریم Shadow است. در مقایسه با Stadia، Shadow تفاوت‌های فریبنده زیادی دارد، اما واقعاً به ترجیح شخصی شما و نحوه استفاده از هر یک از این سرویس‌ها بستگی دارد. بیایید نگاهی گذرا به آنچه که هر کدام برای ارائه دارند بیاندازیم.

در حالی که Stadia به کاربران قول یک نوع منحصر به فرد از دسترسی سریع به بازی را در هر پلتفرمی که به Chrome دسترسی دارد، می دهد، Shadow تجربه شخصی و مستقل تری را ارائه می دهد. Shadow به مشترکین این امکان را می دهد که به رایانه شخصی از راه دور خود دسترسی داشته باشند، مجهز به هر آرایه سخت افزاری که مایل به پرداخت هزینه هستند. با سه پلن مختلف، کاربران Shadow می‌توانند از یک رایانه از راه دور با سخت‌افزاری از Nvidia GTX 1080 GPU با 3 استفاده کنند. CPU چهار هسته‌ای 4 گیگاهرتزی، 12 گیگابایت رم و 256 گیگابایت فضای ذخیره‌سازی، به پردازنده گرافیکی هیولایی Nvidia Titan RTX با پردازنده شش هسته‌ای 4 گیگاهرتزی، 32 گیگابایت رم و 1 ترابایت فضای ذخیره‌سازی.

هر کدام مشترکین PC Shadow را برای دسترسی به آن انتخاب کنند، می توانند بازی ها را در رایانه، تبلت، تلفن یا حتی تلویزیون های مجهز به جعبه Shadow Ghost پخش کنند. بزرگترین تفاوت در اینجا این است که بر خلاف Stadia، Shadow به شما اجازه می‌دهد هر بازی را که می‌خواهید در هر فروشگاه دیجیتالی بخرید انتخاب کنید، شما را مجبور به استفاده از یک دستگاه خاص (مانند تلفن پیکسل) نمی‌کند، و حتی به شما اجازه می‌دهد به طور همزمان روی چندین استریم پخش کنید. دستگاه‌ها.

تا آنجایی که قیمت برای دسترسی به هر یک از خدمات بالا می رود، Stadia در کل ارزان تر است. برای سرویس Pro، شما فقط 10 دلار در ماه پرداخت می کنید، در حالی که پایه به سادگی از شما می خواهد بازی ها را در ویترین فروشگاه Stadia خریداری کنید. Shadow بیشتر است، 35 دلار در ماه، یا 25 دلار در صورت انتخاب اشتراک سالانه، اما همچنین گرافیک برتری را برای کسانی که سرعت اینترنت پایین تری دارند در مقایسه با Stadia ارائه می دهد. علاوه بر این، تمام بازی‌هایی که برای استفاده با Shadow خریداری می‌کنید برای همیشه متعلق به شما هستند و می‌توانید از هر ویترین دیجیتالی که استفاده می‌کنید (مانند Steam) در هر رایانه شخصی به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

وحشتناک نیست، اما بهترین سرویس پخش بازی موجود در حال حاضر نیست

در پایان، Stadia واقعاً مفهوم اصلی خود را ارائه می دهد و فریم در ثانیه پایدار و گرافیک زیبا را برای کسانی که پهنای باند پشتیبانی از آن را دارند ارائه می دهد. با این حال، این سرویس در شکل فعلی‌اش چیزهای زیادی را برای دلخواه باقی می‌گذارد - اغلب در مقایسه با سایر سرویس‌های پخش جریانی موجود، بیشتر شبیه یک بتا است تا محصول نهایی.

مشخصات

  • نام محصول Stadia
  • برند محصول Google
  • قیمت 129.00 دلار
  • وزن 1.6 اونس.
  • ابعاد محصول 2.29 x 0.53 x 2.29 اینچ.
  • گارانتی 1 ساله محدود
  • پلتفرم‌های Android، iOS، Windows، Mac، Chromebook
  • پورت‌های HDMI، اترنت، USB-C، جک ۳.۵ میلی‌متری صدا
  • سرعت اینترنت 10 مگابیت در ثانیه حداقل (1080p)، 35 مگابیت در ثانیه برای 4K
  • کنترل کننده Stadia لوازم جانبی با کابل USB-C و شارژر دیواری

توصیه شده: