در طول جنگ جهانی دوم، تهیهکنندگان کازابلانکا (۱۹۴۲) نمیتوانستند بدانند که این فیلم به یک فیلم کلاسیک تبدیل خواهد شد. اما در تمام این سالها، داستان مرد (ریک) و یک زن (ایلسا) که عشق خود را برای حمایت از هدفی بالاتر (شکست دادن نازیها) قربانی میکنند، بیزمان باقی میماند.
کازابلانکا برنده سه جایزه اسکار بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه شد و همچنان یکی از محبوبترین فیلمهای تمام دوران است و در صدر فهرستهای منتقدان سینما قرار دارد. این فیلم و آهنگ اصلی آن، "هر چه زمان می گذرد" به نمادهای فرهنگ پاپ تبدیل شده اند.
فیلم در کازابلانکا اتفاق میافتد و بیشتر اکشنها در میخانهای به نام Rick's اتفاق میافتند که به خاطر قهرمان داستان با بازی همفری بوگارت نامگذاری شده است.داستان زمانی شروع می شود که شعله ای قدیمی به نام ایلسا لوند (با بازی اینگرید برگمن) به طور ناگهانی با همسرش ویکتور لاسلو که توسط نازی ها تحت تعقیب است ظاهر می شود. ریک باید تصمیم بگیرد که آیا احساسات خود را برای ایلسا کنار بگذارد تا به ویکتور کمک کند برای کمک به مقاومت فرار کند.
چه از طرفداران کازابلانکا باشید و چه هرگز فیلم را ندیده اید، از این نقل قول های به یاد ماندنی از آن لذت خواهید برد.
اگر تا به حال کازابلانکا را ندیده اید، چند اسپویل در پیش دارید (اما منتظر چه هستید؟).
یکبار پخشش کن سام. به خاطر روزگار قدیم
هنگامی که ایلسا برای اولین بار وارد می شود، قبل از اینکه ریک بداند او آنجاست، به نوازنده پیانو (سم) نزدیک می شود و از او می خواهد که آهنگ "As Time Goes By" را که آهنگ ایلسا و ریک در طول رابطه عاشقانه آنها بود، بنوازد. سم در ابتدا مقاومت می کند، زیرا می داند که ریک را عصبانی می کند. این اتفاق می افتد و ریک می بیند که زنی که او را در پاریس رها کرده بود پس از سال ها غیبت از زندگی اش در بار او ظاهر شده است.
این خط در واقع یکی از اشتباه ترین نقل قول ها از کازابلانکا است.در هیچ کجای فیلم هیچکس نمیگوید: «دوباره بازی کن، سام»، همانطور که اغلب تکرار میشود. با این حال، ریک بعداً میگوید: «آن را بازی کن، سم،» در حالی که سعی میکند غم و اندوهاش را در حین به یاد آوردن زمان خود با ایلسا غرق کند.
از همه جین جین در تمام شهرهای دنیا، او به داخل من راه میرود
بعد از اینکه بار پس از ظاهر ایلسا بسته شد و ریک با سام خلوت کرد، از ظهور مجدد او ابراز تاسف می کند و به تماشاگران نشان می دهد که چقدر از دیدن دوباره او که اکنون با مرد دیگری ازدواج کرده است، ویران شده است. او در حالی که زمان با هم بودنشان را به یاد می آورد محکم به بطری ضربه می زند.
اینجا به تو نگاه می کنم، بچه
یکی از پر نقلقولترین جملات کازابلانکا، «اینجا به تو نگاه میکنم، بچه،» یکی از جملاتی است که همفری بوگارت در صحنههای فلشبک عاشق شدن ریک و ایلسا در پاریس به آن پرداخت. ریک بعداً در فیلم برای خداحافظی با ایلسا صحبت میکند و این عبارت عجیب و غریب و غیرعاطفی یکی از عاشقانهترین خطوط تاریخ سینما شده است.
ملیت شما چیست؟
سرگرد نازی استراسر در حال بازجویی از ریک است و می خواهد ملیت او را بداند زیرا او به دنبال دلایلی برای دستگیری او است. پاسخ ریک و تعقیب کاپیتان رنو از جمله لحظات سبکتر فیلم هستند (و احتمالاً نمایانگر سبکترین لحظه با حضور سرگرد استراسر هستند).
Rick: من یک مست هستم.
Renault: این باعث می شود ریک یک شهروند از جهان.05 از 10
من برای آب به کازابلانکا آمدم
این مبادله بین کاپیتان رنو (با بازی با طنز سرزنده توسط کلود رینز) معمای ریک و وفاداری او را عمیق تر می کند. این همچنین کمی بینش به رنو می دهد، که وفاداری خود نیز در این مرحله از فیلم نامشخص است. ما هرگز متوجه نشدیم که چرا ریک واقعاً به کازابلانکا آمد.
Renault: چه چیزی به نام بهشت شما را به کازابلانکا آورد؟
Rick: سلامتی من. من برای آب به کازابلانکا آمدم.
Renault: آب ها؟ چه آبهایی؟ ما در بیابان هستیم!
Rick: به من اطلاعات نادرست داده شد.06 از 10
وقتی فهمیدم قمار در جریان است شوکه شدم
رنو یک بار دیگر کمیک در کازابلانکا است. او دستورات استراسر مبنی بر تعطیل کردن Rick's Place را دنبال می کند و ریک عصبانی می پرسد که چرا (هیچ دلیل واقعی وجود ندارد، آنها فقط او را آزار می دهند).
Rick: چگونه می توانی مرا ببندی؟ بر چه دلایلی؟ [یک کروپیه انبوهی از پول را به رنو میدهد]
کروپیر: برندههای شما قربان.
Renault: اوه، خیلی ممنون.07 از 10
مشکلات سه آدم کوچک…
در قهرمانانه ترین لحظه خود در فیلم، ریک یک ایلسا اشک آلود را متقاعد می کند که باید او را پشت سر بگذارد و با ویکتور سوار هواپیما شود، زیرا کاری که ویکتور برای شکست دادن نازی ها انجام می دهد بسیار مهم است.
Rick: ایلسا، من در نجیب بودن خوب نیستم، اما دیدن اینکه مشکلات سه آدم کوچک به اندازه یک مشکل نیست، چیز زیادی لازم نیست. تپه لوبیا در این دنیای دیوانه. روزی این را خواهید فهمید.08 از 10
ما همیشه پاریس را خواهیم داشت
ریک به ایلسا می گوید که او را به خاطر رفتنش می بخشد، و اینکه هنوز او را دوست دارد و او و دوران اقامتشان در پاریس را با محبت به یاد می آورد. وقتی این خط کلاسیک را به زبان می آورد، چشم خشکی در خانه وجود ندارد.
مظنونین معمولی را جمع کنید
ریک به تازگی به سرگرد استراسر شلیک کرده و در حالی که نازی تلاش می کند جلوی بلند شدن هواپیمای ویکتور و ایلسا را بگیرد، کشته است. رنو تنها شاهد است. وقتی بقیه پلیس میرسند، ریک (و تماشاگران) نمیدانند رنو قرار است چه کند. وقتی او به کارکنانش میگوید «مظنونان معمولی را جمعآوری کنند» و ریک را تحویل نمیدهد، ما رنو را تشویق میکنیم که بالاخره به طرف بچههای خوب بیاید.
فکر می کنم این آغاز یک دوستی زیباست
بعد از اینکه ایلسا و ویکتور با خیال راحت دور می شوند و سرگرد استراسر مرده است، ریک و رنو با هم دور می شوند. این آخرین خط کازابلانکا کمی زبان زد است زیرا ریک از آغازی صحبت می کند که فیلم در حال پایان است.